مرور آثار برتر سینمای کودک و نوجوان، قسمت دوم (اپیزود شماره 73)

در این مقاله چه می‌خوانیم ...

همانطور که در قسمت اول از مجموعه مرور آثار ماندگار سینمای کودک و نوجوان گفته شد؛ سینمای کودک در آن سالها آن‌قدر جدی شده بود که دیگر سرفصل مستقل خود را در جشنواره فجر داشت، هرچند هنوز همراه با فجر و به عنوان یکی از زیرشاخه‌های آن شناخته می شد! این آغاز استقلال یافتن سینمای کودک و نوجوان در آن دوره است. البته عده ای عقیده دارند سینمای دهه ۶۰ ایران به دلیل نبود رقیب خارجی، فراگیر نبودن اینترنت و محدود بودن فیلمسازان به رعایت نکاتی مطابق فضای جدید ایجاد شده پس از انقلاب، میان مردم آن دوران طرفدار پیدا کرد و هر شکل دیگری از فیلم نیز در دسترس مردم قرار می‌گرفت از آن استقبال می‌شد.

می‌توان گفت که با وجود محدودیت‌ها و فضای جدید ایجاد شده، اعتماد کانون به فیلمسازان تازه‌کاری چون بیضایی، کیارستمی، مهرجویی و… که بعدها از نام‌داران سینمای ایران شدند باعث شد هم وجهه داخلی سینمای ایران با کودکان و نوجوانان عجین شود و هم تصویر بین‌المللی ایران در ذهن جهانیان با این سبک از سینما گره بخورد. خسرو دهقان در مقاله‌‎ای تحت عنوان «چند و چون سینمای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان « در مجله آنگاه می گوید: بده‌بستانی خوب و طبیعی بین کانون و موج نو جریان می‌یابد. هر کدام به اعتبار دیگری می‌افزاید و همین‌طور که موج نو، راه و رسم خود را می‌رود، کانون هم جر نمی‌زند و در خط سینمای دیگر باقی می‌ماند. در این فهرست‌ها به نام‌های مهجور در عالم فیلم و سینما برمی‌خوریم؛ می‌بینیم که فیلم‌سازانی هستند که در طول زندگی، یک نوبت فیلم ساخته‌اند و آن هم برای کانون بوده است. کانون زمینه‌ طبع‌آزمایی افرادی که دوست داشته‌اند، به‌غیر از حرفه‌ خودشان، فیلم بسازند را نیز فراهم کرده است. در این فهرست ریسک و سرمایه‌گذاری روی جوانان و نام‌های ناآشنا نیز دیده می‌شود. اما هر چه در تاریخ سینمای کودک و نوجوان جلوتر از دهه ۷۰ می‌آییم، این رشد و استقبال رو به افول می‌رود و همزمان سینمایی که هم مخاطب آن را بپسندد و هم معرف سینمای ایران در جهان باشد کمرنگ‌تر می‌شود.

راجر ایبِرت Roger Ebert نویسنده کتاب 100 فیلم بزرگ جهان به محدودیت‌های سینماگران در دهه شصت اشاره می‌کند اما آن را پوئن مثبتی برای سینمای ایران می‌داند: نادری، کیارستمی و بیضایی در مصاحبه‌های جداگانه‌ای، از تصمیم متقابل خود برای ساختن فیلم درباره کودکان برای من یاد کردند، زیرا محدودیت‌های محتوایی جدید، حتی زندگی بزرگسالان را نیز دراماتیک کرده است. این تاکتیک منجر به ساخت سه شاهکار شد که به اولین فیلم های بین المللی سینمای پس از انقلاب تبدیل شدند. دونده اول شد و بعد کیارستمی با خانه دوست کجاست؟ و بیضایی هم باشو، غریبه کوچک را ساخت.

مرور آثار برتر سینمای کودک و نوجوان، قسمت دوم (اپیزود شماره 73)
سوسن تسلیمی در نمایی از فیلم باشو غریبه کوچک

باشو، غریبه‌ی کوچک فیلمی است به کارگردانی و نویسندگیِ بهرام بیضایی که در سال ۱۳۶۴ ساخته شد. این فیلم، پس از چهار سال و نیم توقیف، نخستین بار در ۲۳ بهمنِ ۱۳۶۸ با میانجی‌گریِ رضا براهنی آزاد شد و به نمایشِ عمومی درآمد. فیلم در مورد نوجوانی جنوبی به نام باشو با بازی «عَدنان عَفراویان» است که پس از این که خانواده‌اش را در بمباران‌های زمان جنگ تحمیلی از دست می‌دهد، ناچار به خروج از منطقه می‌شود. او، بدون آن‌که بداند، پا به منطقه‌ای سرسبز در شمال کشور می‌گذارد. زنی به‌نام نایی سرپرستی باشو را می‌پذیرد. با این وجود، حضور یک غریبه در یک جمع کوچک و آشنا، چالش‌هایی را برای باشو ایجاد می‌کند.

«باشو غریبه‌ی کوچک در زمانی ساخته شد که فیلمسازان شاخص به جا مانده از پیش از انقلاب برای ادامه‌ی بقا در سینمای پس از انقلاب به ساخت فیلم‌هایی با محوریت کودکان روی می‌آورند تا از گزند احتمالی تیغ سانسور ایمن‌تر باشند . . . .» بیضایی در گفتگویی با ماهنامه فیلم درباره چگونگی شکل‌گیری ایده اولیه فیلم می‌گوید که در سال‌های جنگِ ایران و عراق، هرگاه به شمال کشور سفر می‌کرده و پناهندگان و مهاجران جنگی را که از جنوب کشور بدان‌جا مهاجرت کرده بودند، می‌دیده؛ از خود می‌پرسیده که اولین جنوبی که به شمال آمده، چه احساسی داشته، چه افکاری در ذهن او گذشته، چگونه حرف‌هایش را به دیگران منتقل کرده و چطور با آن محیط سازش پیدا کرده‌است؟ وی در همان مصاحبه می‌گوید که ایده اصلی فیلم از سوسن تسلیمی است که مضمون اولیه را در طرح کوتاهی، با بیضایی در میان می‌گذارد و بیضایی از او می‌خواهد که خودش داستان آن را بنویسد. سوسن تسلیمی داستانِ کوتاهی می‌نویسد که تفاوت‌هایی با فیلم‌نامه فعلی داشته و از جمله، تأکید بیشتری بر وقایع جنگ جنوب داشته است. بیضایی که گمان می‌کرده در آن برهه، نیازی به چنین داستانی نیست، بر اساس همان طرح اولیه، داستان دیگری می‌نویسد و به کانون پرورش فکری می‌دهد که تصویب می‌شود. (دامون نوردین Damoon Noordin ترانه‌ای به نامِ «رگبار» خوانده که در آن به فیلم‌های بیضایی، از جمله باشو، غریبه‌ی کوچک، اشاره می‌شود)

مرور آثار برتر سینمای کودک و نوجوان، قسمت دوم (اپیزود شماره 73)
بهرام بیضایی در پشت صحنه فیلم باشو غریبه کوچک

باشو غریبه کوچک شباهتی به موج فیلم‌های جنگی دهه ۶۰ نداشت. بیضایی تصویر هیجان‌انگیزی از جنگ نساخته بود و تنها بر جنبه‌های تلخِ آن دست گذاشته بود. با این وجود، آن‌چه از همان زمان نمایش فیلم نظر مخاطبان را جلب کرد، تأکید بر مفهوم همدلی و وحدت ملّی در شرایط بحرانی بود؛ مضمونی که، از دید خیلی‌ها، باشو غریبه کوچک را گزینه شایسته‌ای برای تبدیل به مصداق مفهوم «فیلمِ ملّی» کرده است. سکانسی که باشو، در مقابل آزار هم‌سن‌وسال‌های خودش، بخشی از کتاب فارسی دبستان را خوانده و بر این تأکید می‌کند که همگی فرزندان ایران هستند، بارها و بارها در طول این چند دهه مورد اشاره قرار گرفته است. بیضایی در گفت و گویی با زاوِن قوکاسیان این جنبه از درون‌مایه را چنین توضیح داده است: «از نظر نایی جان باشو بالاخره بچه‌ای است زیر آسمان و روی این خاک، و او برای این‌که لقمه‌ای را که حق هر بشر است به او بدهد لازم نیست اول مدارک شناسائی‌اش را ببیند. او تنگ‌نظری‌های رسمیِ ما که کار نمی‌کنیم و فقط برای دیگران زحمت می‌تراشیم را خوشبختانه ندارد.»

گلنار فیلمی به کارگردانی کامبوزیا پرتوی و تهیه کنندگی وحید نیکخواه آزاد و فرشته طائرپور، محصول سال 1367 است که با فروشی فوق‌العاده توانست یک شوک بزرگ به سینمای عبوس آن دوران وارد کند. در زمانه‌ای که اکثر آثار مرتبط به کودکان، داستان‌هایی جدی را روایت کرده و مخاطب بزرگسال را هدف قرار می‌دادند، گلنار با وجود تمام ضعف‌های فنی‌اش که در مواردی ناشی از کمبود امکانات بود، نشان داد که ساخت اثری مخصوص مخاطب کودک و نوجوان چه اهمیتی دارد. سینمای ایران پس از پایان جنگ تحمیلی نیازمند تغییر مسیر بود و گلنار یکی از فیلم‌هایی بود که امکان این تغییر را فراهم کرد. محمد آقازاده در نقدی که در روزنامه کیهان بر فیلم نوشت، علی‌رغم انتقاداتی که بر کیفیت فیلم وارد می‌داند، به‌درستی دست روی همین نکته گذاشت: «استقبال دور از انتظار تماشاگران خردسال به اتفاق والدینشان از فیلم گلنار، نشان می‌دهد که سینمای حرفه‌ای کشور چه امکان بالقوه‌ای را از خود دریغ کرده و تاکنون نتوانسته است برای بخش وسیعی از مخاطبان خود اقدامی بکند و با این کار ضمن انجام رسالتش در پاسخگویی به نیازهای این نسل، مشکل خالی بودن سالن‌های سینمای کشور را به نوعی برطرف سازد. به همین دلیل ساختن«گلنار برای کامبوزیا پرتوی یک امتیاز محسوب می‌شود.»

مرور آثار برتر سینمای کودک و نوجوان، قسمت دوم (اپیزود شماره 73)
غزل شاکری بازیگر فیلم گلنار

نکته کلیدی، به رویکرد فیلم در قبال مخاطب برمی‌گردد. گلنار قرار بود یک فانتزیِ ناب باشد. پرتوی، با الگو گرفتن از افسانه‌های کودکانه کهن (نمونه‌هایی از جنس شنل قرمزی و هانسِل گِرِتل) تلاش کرده بود یک اثر خالص برای کودکان خلق کند. موفقیت فیلم، تلنگری بود که نشان داد جامعه ایران در دوران پساجنگ، تا چه حد به سرخوشی و انرژی نیاز دارد. اما سنت‌شکنی گلنار محدود به این نکته نبود. حمیدرضا صدر در کتاب تاریخ سیاسی سینمای ایران، فیلم‌های مربوط به کودکان را آثاری مهم در راستای شکستن تابو‌ها و ممیزی‌ها می‌داند و از گلنار به‌عنوان یکی از این آثار جریان‌ساز نام می‌برد: «در شرایطی که موسیقی و آواز، حریم ممنوعه‌ای بودند، عروسک‌های شهر موش‌ها با آوازهایشان نخستین فیلم موزیکال پس از انقلاب را معرفی کردند، و دخترک گلنار در کنار شخصیت‌های عروسکی و واقعی آواز خواند». برخلاف شهر موش‌ها، گلنار به‌سرعت توانست موجی از فیلم‌های موفق را در عرصه سینمای کودک و نوجوان به راه بیاندازد. یک سال بعد، دزد عروسک‌ها (به کارگردانی محمدرضا هنرمند) به دومین فیلم پرفروش سال در سینماهای ایران تبدیل شد و این روند در نیمه اول دهه ۱۳۷۰ با چند فیلم پرفروش و ماندگار دیگر ادامه یافت. اکبر عبدی، آزیتا حاجیان، مهراوه شریفی‌نیا، ابراهیم آبادی و فرهنگ مهر‌پرور از جمله بازیگران این فیلم بودند و کارگردانی بخش‌های انیمیشنی «دزد عروسک‌ها» را نیز شهریار بحرانی برعهده داشت. این فیلم در سال 1369 توانست فروشی 24 میلیون تومانی را در اکران سینماها به‌دست بیاورد و عنوان پرفروش‌ترین فیلم سال را از آن خود کند.

مرور آثار برتر سینمای کودک و نوجوان، قسمت دوم (اپیزود شماره 73)
نمایی از فیلم پاتال و آرزوهای کوچک

«پاتال و آرزوهای کوچک» یکی از نخستین فیلم‌های مسعود کرامتی به تهیه کنندگی وحید نیک خواه آزاد و فرشته طائرپور است که در پنجمین جشنواره کودک جایزه‌ای کسب نکرد اما فروش خوبی را در گیشه تجربه کرد. فیلم‌نامه این فیلم را رضا کیانیان و مهدی سجاده‌چی نوشته بودند که در کارگاه فیلم‌نامه خانه ادبیات و هنر کودکان ایران، مورد بازنویسی قرار گرفت و ساخت آن در سال 1368 حدود 6 میلیون تومان هزینه دربرداشت. رضا کیانیان از بازیگران این فیلم بود و تدوین‌اش را نیز رسول ملاقلی‌پور انجام داده بود. داستان فیلم درباره پسر بچه ای به نام وحید است که آرزوهای ناممکنی را در سر می‌پرورانَد. او با موجودی عجیب به نام «پاتال» که از میان یک کره جغرافیا که مادرش برای او خریده بیرون می‌آید، آشنا می‌شود که آمده تا به جبران محبت وحید، آرزوهای او را برآورده سازد. پاتال به شرط آن که وحید اجازه بدهد او به سرزمین اصلی‌اش بازگردد می‌پذیرد آرزوهای ناممکن اما کوچک او را محقق کند.

کلاه‌قرمزی و پسرخاله فیلمی به کارگردانی ایرج طهماسب محصول سال ۱۳۷۳ است. صداپیشگی اصلی این فیلم را حمید جبلی بر عهده دارد و عروسک‌گردان ارشد این فیلم نیز دنیا فنی‌زاده است. کلاه‌قرمزی و پسرخاله بین سال‌های ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۸ در سینماهای ایران اکران شد و در مجموع در طی ۵ سال اکران توانست با ۶ میلیون و ۱۷۷ هزار مخاطب، یکی از پربیننده‌ترین فیلم‌های سینمای ایران در طی سال‌های اکران خود باشد. یک بار دیگر، همچون تجربه شهر موش‌ها، با پدیده‌ای روبه‌رو بودیم که ریشه در تلویزیون داشت. محبوبیت فوق‌العاده کلاه قرمزی در قاب کوچک، توجیه اقتصادی مناسبی برای ساخت یک فیلم سینمایی بر اساس این شخصیت بود. این فیلم از یک الگوی داستانیِ بارها تکرارشده استفاده می‌کند؛ الگویی که هنوز هم جواب می‌دهد: داستانِ کودکی معصوم که وارد دنیایی پیچیده شده و آدم‌های ماشینی‌شده را به اصلِ خود برمی‌گرداند. در این میان، آن‌چه کلاه قرمزی و پسرخاله را به اثری دوست‌داشتنی تبدیل کرده، سادگی و صمیمیتِ اصیل و غیر ادایی فیلم است. طهماسب و جبلی به‌عنوان دو مغز متفکر تمام آثار سینمایی و تلویزیونیِ تولیدشده در ارتباط با شخصیت کلاه قرمزی، دنیای کودکان را خیلی خوب درک می‌کنند و نمونه این درک را در کلاه قرمزی و پسرخاله، مشاهده می‌کنیم.

مرور آثار برتر سینمای کودک و نوجوان، قسمت دوم (اپیزود شماره 73)
دنیا فنی زاده و مرضیه محبوب در پشت صحنه فیلم کلاه قرمزی و پسرخاله

فیلم در مورد دنیایی است که همه در آن می‌توانند مهربان باشند و حتی پیرزن غرغروی فیلم با بازی مهری مهرنیا هم دوست‌داشتنی است. تمام شخصیت‌های فیلم برای کودکان قابل درک هستند و این، دستاورد کمی نیست. اگر معدودی از ارجاعات بزرگسالانه فیلم مثلاً ارجاع به فیلم گوزن‌ها اثر مسعود کیمیایی در سکانسی مفرح را در نظر نگیریم، فیلم به‌تمامی مناسب مخاطب کودک است و آن ارجاعات بزرگسالانه هم مانعی در راه ارتباط مخاطبان کودک با فیلم ایجاد نمی‌کند. هنوز هم می‌توان فیلم را دید، از تماشای شیطنت‌های کلاه قرمزی لذت برد، به سکانس خواستگاری خندید و وقتی کلاه قرمزی غمگینانه ترانه آقای راننده، را می‌خوانَد برای دل پاک کودکی که هرگز بزرگ نمی‌شود غصه خورد. در شخصیت‌پردازی کلاه قرمزی و پسرخاله به خصوصیات و مؤلفه‌های رفتاری بومی توجه شده و به گفته ایرج طهماسب، سعی شده این شخصیت‌ها با شناخت و مشاهده عینی یک کودک ایرانی شکل بگیرند. در کلاه قرمزی، ویژگی‌هایی مانند شیطنت و معصومیت توامان، حس کنجکاوی و حتی فضولی کردن در کار بزرگترها، ماجراجویی و شیرین زبانی دیده می‌شود که گاهی تا مرز لوس بازی‌های کودکانه پیش می‌رود و در کل یک شخصیت برونگرا را ترسیم می‌کند. در مقابل پسرخاله خیلی جدی و کم حرف است، شوخی نمی‌کند و نوعی لوطی‌گری و بداخلاقی توام با خوش قلبی در او دیده می‌شود و برعکس کلاه قرمزی شخصیتی درونگرا دارد. این شخصیت‌پردازی به ارتباط حسی و زنده عروسک‌ها و آدم‌ها کمک کرده و در بسیاری از موقعیت‌ها به تنهایی بار دراماتیک قصه را بر دوش می‌کشد.

مرور آثار برتر سینمای کودک و نوجوان، قسمت دوم (اپیزود شماره 73)
نمایی از فیلم پسرخاله و کلاه قرمزی

مرضیه محبوب متولد ۱۳۳۷ در تهران و فارغ‌التحصیل لیسانس رشته تئاتر عروسکی از دانشکده هنرهای دراماتیک در سال ۱۳۶۴ است. از او که فعالیتش را در تلویزیون با عروسک‌گردانی مجموعه «خونه مادربزرگه» آغاز کرد به عنوان مادر عروسک های ایرانی نیز یاد می شود. مرضیه محبوب که آشنایی‌اش با ایرج طهماسب به زمان دانشجویی‌شان بازمی‌گردد، زمانی که طهماسب برای ارائه پایان‌نامه‌اش از محبوب دعوت به همکاری می کند به او می پیوندد و از آن پس ساخت عروسکهای برنامه‌های ایرج طهماسب را به عهده گرفته ‌‌‌و گاهی نیز هم به جای برخی عروسک‌ها حرف می‌زند. نتیجه همکاری مرضیه محبوب با ایرج طهماسب و حمید جبلی تعداد زیادی عروسک است که کلاه‌قرمزی و پسرخاله سرشناس‌ترین‌هایشان‌ هستند.

مرور آثار برتر سینمای کودک و نوجوان، قسمت دوم (اپیزود شماره 73)
خسرو شکیبایی در نمایی از فیلم خواهران غریب

خواهران غریب فیلمی ایرانی به کارگردانی کیومرث پوراحمد، تهیه‌کنندگی مهدی صباغ‌زاده و نویسندگی پوراحمد و اصغر عبداللهی بر اساس رمان خواهران غریب اِریش کِستنِر Erish Keshtner است که در سال ۱۳۷۴ به نمایش درآمد و پرفروش‌ترین فیلم سال شد. شاید غم‌انگیز به‌نظر برسد اما می‌توان فیلم خواهران غریب را یکی از آخرین قله‌های واقعی سینمای کودک و نوجوان در ایران دانست؛ فیلمی که نه‌تنها، باز هم با آماری شگفت‌انگیز و با فروشی تقریباً ۲.۵ برابر فیلم دوم، به پرفروش‌ترین فیلم سال تبدیل شد، بلکه جایگاه خود را به‌عنوان یک خاطره جمعی برای نسل کودکان متولد دهه ۶۰ تثبیت کرد. در فیلم خواهران غریب خبری از عروسک‌ها نیست. در عوض، با داستانی ملودراماتیک در مورد تلخی‌ها و شیرینی‌های یک زندگی خانوادگی طرفیم: داستان دو دختربچه‌ای که سعی می‌کنند پدر و مادرِ جداشده‌شان را به یکدیگر برگردانند. خواهران غریب طبعاً فیلمی برای مخاطب کودک است اما هرگز به مخاطبان دیگر بی‌توجهی نمی‌کند. ساختار کلی فیلمنامه فیلم، مبتنی بر قواعد قصه‌گویی کلاسیک است؛ دیالوگ‌نویسی فیلم پر از ظرائفی است که تفاوت‌های موجود میان شخصیت‌ها را عیان می‌کند و در مواردی بر شباهت‌های مخفی‌مانده میان آن‌ها صحه می‌گذارد؛ ترانه‌های فیلم به‌خوبی به حس‌وحال شخصیت‌ها ارتباط پیدا می‌کنند؛ بازی متناسب بازیگران در رأس همه خسرو شکیبایی، به کیفیت اثر کمک کرده است؛ و اجرای کیومرث پوراحمد در مقام کارگردان به‌قاعده و حساب‌شده است.

 

گفتگوها و منابع:
کودکانی که هرگز بزرگ نمی‌شوند (سید آریا قریشی، فیلیموشات)، تاریخچه سینمای کودک و نوجوان در ایران (A_Alinia، منبع: بلاگ نماوا)، ممیزی در سینما از دهه شصت تا امروز (آیدا عزیزی، وب سایت مردم سالاری)، امیر نادری به روایت امیر نادری (برنامه تماشا، بی‌بی‌سی فارسی)، این دو عروسک همیشه دوست داشتنی (رضا صانعی، فیلیموشات)، برنامه کتاب‌باز (سروش صحت)، برنامه خندوانه (رامبد جوان)، فیلیمو مدرسه، خبر آنلاین، کافه آپارات (فریدون جیرانی)، تلویزیون منوتو، همرفیق (شهاب حسینی)، مستند ابراهیم فروزش (جواد امامی)، مستند محمدعلی طالبی (برنامه تماشا، بی‌بی‌سی فارسی)، باشو غریبه کوچک؛ برای همه بچه‌های ایران (سید آریا قریشی، فیلیموشات).

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خوندن این مطالب را نیز به شما پیشنهاد می‌کنیم:

برای آگاهی از شرایط اسپانسری تولیدات دیالوگ باکس می‌توانید درخواست خود را به

آدرس پست الکترونیک Info@dialoguebox.ir ارسال فرمایید.